علوم ناگفته

  • ۰
  • ۰

من با خانواده و عزیزانم با سیاست برخورد نمی‌کنم و این خیلی خوشحالم می‌کنه. ولی با فردی که خارج از این دایره‌ست و حُرمت نگه نمی‌داره اون‌قدر بی‌رحمانه رفتار می‌کنم که گاهی بعدها خاطره‌ش وجدانم رو قلقلک می‌ده. مثلاً دیروز. طوری هویت و موجودیتِ فکری و عقلیِ اون بی‌شعور رو همون‌جا در صحنه زیرسوال برده و تحقیرش کردم که چیزی از اون کوهِ غرور باقی نَموند، اما رابطه‌م رو در لحظه کاملاً دوستانه حفظ کردم که با اخم و تَخم و دلخوری نتونه از من فاصله بگیره و اعصابش رو آروم کنه؛ هِی رفتم و اومدم و به خیکِش عزیزم عزیزم بستم و بهش آدامس تعارف کردم و سوالاتِ رَندوم پرسیدم که مجبور باشه باهام چشم‌تووچشم بشه و بیشتر و بیشتر دچار فروپاشیِ عصبی.
این که ازش لذت می‌برم ممکنه نشانه‌ی خشم هم باشه. که خب. چرا که نه.

 

نوید خوشنام

  • ۰۳/۱۲/۱۳
  • علی حوایی

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی